نقش تفریحات در تخلیه هیجان

زندگی شهری با تمام مشغولیت ها و درگیری های روحی و جسمی، انسان را از نوع زندگی معمول خود دور کرده است. انسان ها در روال معمول زندگی خود با انجام کارهای فیزیکی و مواجهه با عناصر طبیعی، ناخودآگاه به تخلیه هیجانات خود می پرداختند. اما زندگی شهری با وجود مزایای بسیار زیاد خود مانند امنیت، رفاه و آسایش، انسان را از بسیاری جهات نیز محدود کرده است. برای یادآوری این محدودیت ها، کافی است میزان حضور انسان قرن بیست و یکمی را در “طبیعت” با قرون پیش مقایسه کنیم. بنابراین خواهیم دید که تخلیه هیجانات به خصوص تخلیه هیجان جوانان به امری ضروری در زندگی امروزه ی ما بدل شده است.

زیگموند فروید روانشناس مشهور اتریشی در رساله ای مهم تحت عنوان “تمدن و ملالت های آن” به بررسی و تحلیل برخی از این محدودیت ها و آسیب های روحی ناشی از آن ها پرداخته است. و در ادامه به طرح مباحثی پرداخته است که ضرورت تخلیه هیجان و کمک به سلامت روان از این طریق را خاطر نشان می سازد.

فضاهای مناسب برای تخلیه هیجان جوانان و کودکان و بزرگسالان

باید در نظر داشت که همین محدودیت های ذکر شده، مانع از این موضوع می شوند که تخلیه هیجانات جوانان به سادگی صورت پذیرد. به همین دلیل انسان ها اقدام به ایجاد محیط هایی مخصوص نمودند تا بتوانند در شرایطی ایمن و کارآمد به تخلیه هیجان بپردازند. یکی از مهم ترین و مفیدترین فضاهایی که بدین منظور طراحی و ساخته می شوند، فضاهای تفریحی مانند شهربازی ها هستند.

شهربازی ها نقش بسیار مهمی در تخلیه هیجان جوانان و کودکان و حتی بزرگسالان ایفا می کنند. در این فضاها، افراد بدون نگرانی از خطرات و آسیب های جسمی، به لذت بردن از انواع تفریحاتی می پردازند که مخصوصاً به منظور ترشح آدرنالین، ایجاد و تخلیه هیجان طراحی شده اند.

پاداش های مغز

باید در نظر داشت که شاید روان و ذهن انسان بزرگسال در مقایسه با کودکان بسیار متفاوت به نظر برسد، اما در واقع ساز و کار اصلی هر دو آن ها یکی است. ذهن انسان بزرگسال درست مانند کودک به دنبال بقا است. و هر تلاشی در راستای حفظ خود و بقا که منجر به تخلیه هیجان می شود، می تواند پاداش ذهنی بسیار زیادی را برای فرد به همراه داشته باشد. همین سیستم چالش و پاداش نیز از ساختارها و الگوریتم های تعیین کننده و مؤثر بر ذهن انسان است. از این منظر هیچ تفاوتی میان کودکان و بزرگسالان وجود ندارد. به همین دلیل تخلیه هیجان نه تنها نیاز اساسی کودکان بلکه یک امر بسیار مهم در بزرگسالان نیز محسوب می شود.

از مهم ترین سیستم های پاداش‌دهی مغز انسان، ترشح دوپامین است. دوپامین یک ماده حیاتی و بسیار مهم است که در انسان ایجاد سرخوشی و لذت بسیار می کند. هنگامی که فرد عملی مطابق غریزه ی خود (در این مورد غریزه ی حفظ حیات و بقا) انجام می دهد، مغز برای دادن پاداش، اقدام به ترشح دوپامین می کند و از این طریق فرد به لذت و سرخوشی بسیار مطلوب و خوشایندی دست پیدا می کند.

نقش فضاهای تفریحی

فضاهای تفریحی شرایطی را به وجود می آورند که در عین ایمن بودن و عاری از هر گونه خطر، احساس چالش و مورد تهدید واقع شدن را برای فرد به وجود می آورند. در واقع باید بدانیم که مغز انسان، هیچ تفاوتی را بین خطر واقعی و خطر مصنوعی و همچنین تخلیه هیجان واقعی و مصنوعی قائل نیست. به همین دلیل وقتی که فرد در یک بازی مانند لیزرتگ احساس می کند که مورد تهاجم دشمن واقع شده است، مغز شروع به ترشح آدرنالین می کند. در ادامه، تلاش فرد برای حفظ جان خود از مهاجمین، منجر به ترشح دوپامین در مغز می شود که حس سرخوشی و لذت بسیاری را در فرد به وجود می آورد.

تخلیه هیجان جوانان تخلیه هیجانات جوانان

لیزرتگ یکی از تفریحاتی است که با شبیه سازی میدان جنگ، چنین فضایی را به وجود می آورد. فضایی بسیار شبیه به وقتی که جان فرد مورد خطر واقع شده است، اما در عین حال نیز بسیار ایمن و بی خطر است. بسیاری از تفریحات دیگر نیز وجود دارند که به همین ترتیب در فضایی ایمن به تخلیه هیجان جوانان و کودکان کمک می کنند. از این تفریحات می توان به اتاق فرار، بازی های رایانه ای مانند گیم نت و واقعیت مجازی اشاره کرد.

واقعیت مجازی نیز با همین ترفند (شبیه سازی خطر) و با ایجاد فضایی ایمن، توان بسیار زیادی در ترشح آدرنالین و در ادامه، ترشح دوپامین دارد. که این هر دو منجر به تخلیه هیجانات در جوانان و کودکان می شوند.

تاریخچه یا تبارشناسی تخلیه هیجان

آیا تلاش برای تخلیه هیجان چه در جوانان و چه در کودکان، امری جدید و مدرن محسوب می شود؟ نگاهی به گذشته شاید بهتر بتواند ما را در این موضوع راهنمایی کند.

در هنر یونان باستان که قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال دارد، نوع یا ژانری هنری در تئاتر وجود داشت به نام تراژدی. ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی در باره ی تراژدی معتقد بود که تراژدی با ایجاد حس ترس و شفقت، باعث ایجاد کاتارسیس می شود. کاتارسیس نوعی تزکیه نفس و پالایش روانی است که از طریق تخلیه هیجان و دانش و آگاهی ایجاد می شود.

در واقع ارسطو معتقد بود که تراژدی ها با شبیه سازی فضاهای واقعی، ما را با خطراتی مواجه می کنند که شاید در زندگی عادی نیز با آن ها رو به رو شویم. در این حال، ما ترس را تجربه می کنیم. اما می دانیم که به عنوان تماشاگر تئاتر در جایگاهی ایمن نشسته ایم. بنابراین سیستم ایجاد خطر، تلاش برای بقا و در نهایت، پاداش دهی مغز فعال می شود. تمام این فرآیند می تواند نقش بسیار مهمی در تخلیه هیجان جوانان و بزرگسالان، و در نهایت سلامت روح و روان انسان داشته باشد.

پس همان طور که دیدیم، تلاش برای تخلیه هیجانات و کمک به سلامت روان، نه تنها امری جدید محسوب نمی شود، بلکه بشر از دیرباز و شاید حتی بیش از ۲۵۰۰ سال پیش، در تلاش برای دستیابی به این امر بوده است.

دیدگاه روان شناسی مدرن

زیگموند فروید معتقد بود که تخلیه هیجان در فضایی ایمن برای جوانان و کودکان و بزرگسالان در واقع حکم نوعی سوپاپ اطمینان را دارد. دقیقاً مثل سوپاپ زودپز. این سوپاپ کمک می کند که مازاد بخار درون ظرف، به بیرون هدایت شود. اگر این سوپاپ در زودپز تعبیه نشود، می تواند منجر به ترکیدن ظرف شود. ترکیدن ظرف دقیقاً همان چیزی است که در روان شناسی به “فروپاشی روانی” تعبیر می شود.

دیگر روان شناس بزرگ قرن بیستم، کارل گوستاو یونگ معتقد بود که نظام روانی انسان یک نظام “نسبتاً بسته” است. این نظام روانی دریچه های کوچکی درست مانند همان سوپاپ اطمینان دارد. فشارهای زندگی شهری، شغل، دغدغه های اقتصادی و… نظام روانی انسان را مورد هجوم و فشار قرار می دهند. اگر هیچ راه ایمنی برای تعامل روان انسان با جهان پیرامون وجود نداشته باشد، این فشارها می توانند مغز انسان را مانند یک بادکنک متلاشی کنند.

اما تخلیه هیجان به روش های گوناگون مانند آنچه درباره تفریحات گفته شد، می توانند از دریچه های این نظام “نسبتاً بسته” استفاده کنند، فشار مازاد را مانند بخار، بیرون کنند و یا محرک های حیاتی مانند انگیزه و شوق و شور زندگی را وارد کنند. این تعامل در نهایت به سلامت روان انسان بسیار کمک خواهد کرد. از مهم ترین راه های ایجاد این تعامل نیز، به وجود آوردن بستری امن مانند فضاهای تفریحی و فضاهای شبیه سازی شده است که در بالا به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.

error: